چرا نبايد گريه كنيم؟ چه عوارضي دارد؟

ممكن است شنيده باشيد كه گريه به معني ضعف شماست، اما حقيقت اين است كه گريه،يك رها سازي است. اگر گريه نكنيد، احساسات شما ممكن است سر ريز شود و شما را از خوشحالي دور نگه دارد. اگر گريه نكنيد، بدن شما برايتان گريه مي كند.

اگر شما، خود را مجبور كنيد كه همه چيز ، و تمام كشمكش هارا نگه دارد و اجازه ندهيد آنها را به بيرون از خود منتقل كند، به انفجار نزديك خواهيد شد و بايد بدانيد كه ما براي غرق شدن در درون خود و احساساتمان و بروز ندادن آنها، طراحي نشده ايم.

بقيه، چه چيزي در مورد شما مي گويند يا آيا شما پس خواهند زد يا نه، باعث مي شود كه چيزهايي را كه در درون خود نگه داشته ايد، دير يا زود خود را رها سازند. اگر گريه نكنيد، شروع به رنج كشيدن مي كنيد، اگر گريه نكنيد، غم و اندوه، نااميدي، افسردگي و اضطراب را تجربه خواهيد كرد. شما هر فرصتي داريد براي چيزهايي كه نگه داشتن چيزهايي كه اينگونه نباشند نگهداري آنها در درونتان، مسيري نيست كه مي خواهيد انتخاب كنيد .

اينجا يك مثال وجود دارد :به شريك زندگي خود بگوييد كه هميشه روي پاهايش را روي ميز بگذارد. شما هرگز قبلا چيزي درباره اين به او نگفته بوديد زيرا مي خواستيد در ابتدا فكر كنيد كه اين كار شما را ناراحت نكرده است. شما احتمالا شخص ديگري را سرزنش مي كنيد، شما ممكن است گاه به گاه احساساتتان را در اشكال خاص بيرون بريزيد.، مثل "مي داني كه من آن را دوست ندارم"،يا اينكه بگذاريد با نگاهتان بفهمد كه شما خوشحال نيستيد.

 

اما اين هيچ كاري براي شما انجام نخواهد داد. شما دوباره و دوباره همان گونه نگاه خواهي كرد، تا زماني كه سر هيچ چيز منفجر شويد. اشتباه بزرگ در اينجا ،تظاهر كردن است مانند چيزي كه شما را ناراحت نمي كند، در زماني كه واقعا ناراحت ميشويد، و نه در زمان ارتباط با آن.

شايد شما بر اين باوريد كه دوباره اتفاق نخواهد افتاد. با اين حال، شما وارد يكي از بدترين اشتباهات مي شويد:جهان انتظارات. بدن شما به شما مي گويد كه اين كار درست نيست.

اگر حفظ تمام احساساتتان در درونتان، تبديل به راه زندگيتان شده، بدن شما شروع به ارسال علائم هشدار دهنده خواهد كرد. 

سردردهاي تكراري، اضطراب، ناراحتي معده، اگزما يا هر كدام از انواع مشكلات ممكن است گريه اي باشد براي رسيدن كمك به چيزي در درونتان كه به شما مي گويد در درونتان چيزي خوب نيست. شما نبايد آن را ناديده بگيريد. شايد شما نمي دانيد كه چه اتفاقي مي افتد، چرا كه از يك تجربه و اتفاق در گذشته مي آيد كه شما حتي آن را به ياد نمي آوريد. اما اگر زندگي شما محدوديت دارد، اگر اضطراب داريد يا اگر اغلب اوقات خوب نيستيد و احساس خوشحالي نمي كنيد، به بدن خود گوش دهيد.

  

عاقلانه است.از آن براي كشف هسته اين مسئله استفاده كنيد. بدن شما به هيچ وجه بدون دليل واكنش نشان نمي دهد. بدن و ذهن شما به هم متصل هستند. اگر شما اين مشكل را ناديده بگيريد، دليل اين مشكل را نخواهيد يافت و بدنتان خودش نشانش ميدهد. اين حتي بيشتر و بدتر ادامه خواهد يافت.

اگر شما در قسمت هاي داخلي خود غرق نشويد و با چيزهايي كه باعث صدمه زدن و نارحت شدنتان هستند، روبرو نشويد، دل درد عصبيتان تبديل به اگزما خواهد شد، و اگزما تبديل به يك چرخه مشكل دار ميشود و آن چرخه مشكل دار به التهاب و ورم پوستي خواهد شد. همانطور كه هشدارهاي بدنتان را ناديده مي گيريد، بدنتان تلاش براي نشان دادن مشكلات را ادامه مي دهد تا زماني كه تمام آنچه كه به عواملي كه باعث نارضايتي شما مي شوند، پايان دهيد.